کد مطلب:150304 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

اکنون زده ها
با خودتان جدی باشید «اكنون زده» نشوید، شما به ذهن و روان خودتان دقت كنید، گاهی «اكنون زده» شده اید، یعنی همین كه حالا هیچی نیستیم، خوشیم، این خیلی خطرناك است، جریان مسلم بن عقیل را در كوفه به یاد آورید، گروهی گفتند: «حالا كه زمان، زمان مسلم بن عقیل و حسین علیه السلام است،اسم ما را هم در ردیف یاران


آنها بنویسید» و تعداد زیادی اسم نوشتند، چون فعلا با مسلم بن عقیل بودن خوش است ولی وقتی اوضاع سخت شد، گفتند: «اسم ما را خط بزنید» و تسلیم عبیدالله شدند، این ها انسان های «اكنون زده» هستند، بنابراین شما اگر با خودتان جدی شدید، حسینی می شوید و می توانید با پوچی معاویه بجنگید، "اكنون زدگی" مشی جدایی از حسین علیه السلام است، واقعا امام حسین علیه السلام می تواند ما را از اكنون زدگی و از گاهی خوش بودن نجات دهد. با خود جدی نبودن یعنی از حسین علیه السلام فاصله گرفتن و بیهودگی و بی ثمری را به رسمیت شناختن، شما نگاهی به برخی از اطرافیانتان بیندازید، افرادی كه از حسین علیه السلام فاصله گرفته و به بیخودی كشیده شده اند از شما به عنوان یك انسانی كه برای كمال خود برنامه دارد بدشان می آید، چرا؟ چون متوجه اند شما یادآور زندگی جدی شان هستید و زندگی جدی برای آنها سخت شده است، لذا ارتباطشان را با شما قطع می كنند و می گویند اینها مال دوران جنگ و جهاد و ایثار هستند، حوصله ما را سر می برند، آری انسانهایی كه از جدی بودن با خودشان فاصله گرفته اند، از هر سخن جدی بدشان می آید، اسلام جدی است، روحانیت جدی است، معلم دینی جدی است، اسلام یعنی جدیت با خود. زندگی عبارت است از ادامه تفسیری كه از حیات خویش دارید. اگر در تفسیر زندگی خودتان جدی نباشید. خودتان را به بازی گرفته اید و حسین علیه السلام نمی خواهد شما، خود را به بازی بگیرید. گاهی شما تصمیم می گیرید كه از امروز جدی شوید و در جلسات دینی عمیق با اراده قوی شركت كنید، دروغ نگویید، غیبت نكنید و گناه نكنید، اما باید بدانید كسی می تواند این تصمیم ها را انجام دهد كه علاوه بر اینكه می داند نماز و... خوب است، زندگی را جدی بداند و امام معصوم علیه السلام را به عنوان یك خوب بزرگ الگوی خود بشناسد و به او اقتدا كند و گرنه تصمیمش را نمی تواند ادامه دهد، فقط ادای خوب بودن درمی آورد و هیچ وقت نمی تواند با خودش جدی باشد برای اینكه به وضع موجود راضی است و فرهنگ معاویه ای هم همین را می خواهد. معاویه یك وضع موجود درست كرد و مردم را دعوت نمود و گفت به همین راضی باشید، حسین علیه السلام گفت به آن چه حق است راضی باشیم. اگر وضع


موجود حق است، راضی هستیم ولی اگر حق نیست به وضع موجود راضی نیستیم. انسانی كه حسین علیه السلام برای او امام است، انسانی است كه به افق های بلند انسانی فكر می كند، در برابر وضع موجودی كه دعوت به سقوط ارزش ها می كند، مقاومت می كند و اگر نتوانی مقاومت كنی و خدای نكرده رنگ وضع موجود غیر حق را به خود بگیری مطمئن باشد حسینی نیستی.

افول ارزشها، به جهت ناتوانی در به وجود آوردن نمونه های معنوی است و ناتوانی از اندیشیدن نسبت به آن الگویی كه باید باشد و نیست. در این حالت است كه یأس جای خود را باز می كند و انسان به «اكنون» آری فقط به «اكنون» دل می بندد و نظاره گر تخریب همه بناهای معنوی می شود، آرام آرام به بیهوده بودن خود راضی می شود و اگر صاعقه ای از عالم معنی بر او نتابد به تدریج بر این باور می نشیند كه جهان دیگر را بیهوده می گیرد و آنچه را می گذرد و به همان شكل كه می گذرد حقیقت و پذیرفتنی می شمارد، یعنی در واقع فلسفه ی تن دادن به روزمرگی را در خود تدوین می كند، و اینجاست كه می توان فهمید چرا نهضت و حكمت حسینی به عنوان نمونه های عملی و اعلا، عامل نجات انسان است، از این همه بیهودگی كه رنگ فلسفی به خود گرفته، از این همه بیهودگی تا عمق اندیشه ی او می رود.

آیا ما نمونه های معنوی داریم؟ آری ما حسین علیه اسلام را داریم، پس نباید بگذاریم حسین علیه السلام از دست برود، در خانه و محله و همه جا نگذاریم حسین علیه السلام از دست برود، مدیحه سرای بدی ها نشویم، اگر رفتید در خانه یك طاغوتی، نگویید كه آنها پیشرفت كرده اند و ما عقب افتاده ایم، قصه ما قصه آن فرد نشود كه گفت:



از دست بوس، میل به پابوس كرده ام

خاكم به سر، ترقی معكوس كرده ام



ترقی و پیشرفت كردن، به حسین علیه السلام نزدیك شدن است، مواظب باشید شیعه بودنتان را از دست ندهید، به چهار نفر كه گرفتار دنیا شده اند، نظر نیندازید به حسین علیه السلام اقتدا كنید. اگر نتوانیم نمونه های معنوی را حفظ كنیم حالت یأس جای


خود را در تحلیل های ما باز می كند، نمی دانم گاهی اوقات با این اشرافی زده ها برخورد كرده اید، همه آنها پذیرفته اند كه بدجوری دارند نابود می شوند، آنها به بیهودگی خود راضی شده اند، اكنون زدگی و پذیرفتن پوچی، خاصیتش این است، این خطرات برای بشر وجود دارد، حسین علیه السلام آدمها را نجات می دهند، حسین علیه السلام شیعه را نجات داد، اگر به حسین علیه السلام نزدیك شویم از تمام این مشكلات و انحراف ها و بیهودگی ها در امان می مانیم، حسین علیه السلام كشتی نجاتی است كه نمی گذارد انسانها به روزمرگی تن بدهند، و همه دیدید كه در كربلا، حسین علیه السلام تسلیم چیزی كه انسانیت متعالی اش را خوار كند، نمی شود، پس حسین علیه السلام دوای دردهای ماست، به شرطی كه برای فهمیدن پیام او وقت بگذاریم و ان شاءالله، ارادتمان به این نور مقدس خداوند بیشتر شود.

حسین علیه السلام نشان داده است كه ای انسانها تسلیم هر چیزی نشوید، خودتان را صرف هر میل سبك و پستی نكنید، نگویید كه چون جامعه امروز در میل منفی افتاده است، پس من كاری نمی توانم بكنم، در كربلا یك نفر قیام كرد و نشان داد كه ای بشریت می توان در مقابل انبوه انحراف ها قیام نمود، می توان در هر شرایطی انسان بود و در هر شرایطی یك انسان معنوی مقدس و متعالی باقی ماند. آری نمی شود حسین علیه السلام شد ولی می توان حسینی بود.

و السلام علیكم و رحمة الله و بركاته